لایتنـــــــاهی

خویشم همه غیر آمد؛ از غیر گسستم من...

لایتنـــــــاهی

خویشم همه غیر آمد؛ از غیر گسستم من...

۱ مطلب در آبان ۱۳۹۳ ثبت شده است

باز امشب از تبِ تو شها! تاب می‌خورم... باز از فراتِ خشکِ لبت آب می‌خورم...

باز از نسیم کرب و بلا مست می‌شوم... می‌سوزم و سیاهیِ یک‌دست می‌شوم......../