لایتنـــــــاهی

خویشم همه غیر آمد؛ از غیر گسستم من...

لایتنـــــــاهی

خویشم همه غیر آمد؛ از غیر گسستم من...

۲ مطلب در مرداد ۱۳۹۶ ثبت شده است

در مُشتِ خاک ریشه‌ی شمشاد می‌دود / هم‌چون نسیم در قفس آزاد می‌دود
جسم‌ِ مرا نگاه مکن، بی‌تو روحِ من  /   آتش گرفته ایست که در باد می دود
ما را به سرزمین دگرگونِ خود ببر   /    آن‌جا که صید در پیِ صیاد می‌دود
آن‌جا که با عبورِ تو از روی قبرها     /     خونِ دوباره در رگِ اجساد می‌دود
آن‌جا که کوچه کوچه خراسان شبیهِ رود  /  پای پیاده سمت سناباد می‌دود
می‌ایستم کمی به تماشای کودکیم    /    دارد میان صحنِ گُهرشاد می‌دود
گویا شفا گرفته کسی باز در حرم     /     عالم به سوی پنجره فولاد می‌دود
من آمدم تو نیز می‌آیی به این امید /  عمرم به سوی لحظه‌ی میعاد می‌دود
- سیّد حمیدرضا بُرقعی -

ما پنج تن،

کفایتِ اهلِ زمین کنیم

حتی اگر هزار هزاران بیاورید...

***

(ترجیحاً رجوع شود به ادامه‌ی مطلب!)