هیچ دانی در دلم جاکرده‌ای؟ عرش حق شش‌گوشه برپاکرده‌ای؟...

السلام علیک یا ظَهر الولایة...

بخشی از سخنرانی استاد پناهیان با عنوان «امام شناسی»

سینه می‌زنم برای حسین(ع)... اشک‌های من و عزای حسین(ع).../ کتیبه + مداحی

عملیات محرم: نخستین مجموعه پوستر افسران گرافیست

بسم رب الحسین

اولین پک گرافیکی افسران گرافیست منتشر شد...

شامل: 18 پوستر، 7 بروشور، 1 اینفوگرافی

حجم: 97MB (جهت دریافت پک اینجا کلیک کنید)

با تشکر از اعضای هر سه گروهان و تشکری ویژه از گروهبانان!

جهت حمایت از این حرکت مخلصانه به این لینک رفته و بنر تبلیغاتی عملیات محرم را در وبلاگ خود درج کنید.

+ لینک مطلب در سایت افسران: www.afsaran.ir/link/410970

تیره شد خورشید در ظهر بلا... باد سرخی می‌وزید در کربلا...؛ ویژه‌ی محرم 1435

بسم ربّ الحسین علیه السّلام...

لطفاً به ادامه‌ی مطلب مراجعه کنید

کاروان مى‌رفت و حق مى‏‌ماند تنها در غدیر...؛ ویژه‌ی عید سعید غدیر

شیعیان! عیدتان مبارک!

این هم عیدی ما! :)

التماس دعا./

پ.ن.: دوستانی که برای مطالب قبلی نظر گذاشتن، عذر می‌خوام برای تاخیر در پاسخ به نظرات. ان شاء الله طی هفته‌ی آینده همه رو با دقت می‌خونم و به همه‌ی وبلاگ‌ها سر می‌زنم. این روزا کمی مشغولم.

یا علی علیه السلام

+ مولودی از حاج میثم مطیعی

***

تنها در غدیر!!

دشت غوغا بود، غوغا بود، غوغا در غدیر

موج مى‌‏زد سیل مردم مثل دریا در غدیر

در شکوه کاروان آن روز با آهنگ زنگ‏

بى‏‌گمان بارى رقم مى‌‌خورد فردا در غدیر

اى فراموشان باطل سر به پایین افکنید

چون پیغمبر دست حق را برد بالا در غدیر

حیف اما کاروان منزل به منزل مى‌‏گذشت‏

کاروان مى‌رفت و حق مى‏‌ماند تنها در غدیر!!

شعر از علیرضا سپاهى لائین

عیدی به مناسبت عید قربان: آرشیو "نشریه‌ی افسران" و برنامه‌های "رادیو افسران"

آرشیو نشریه افسران:

• شماره دهم (همراه با نسخه‌ی استاندارد برای چاپ)
• شماره نهم
• شماره هشتم
• شماره هفتم
• شماره ششم
• شماره پنجم
• شماره چهارم (ویژه‌ی جنگ نرم + آرشیو 9 دی)
• شماره سوم
• شماره دوم
• شماره اول
  

+ آرشیو برنامه‌های رادیو افسران: http://www.afsaran.ir/profile/radioafsaran

+ لینک دریافت آهنگ عشق پاک از حامد زمانی به مناسبت سال‌گرد ازدواج امیرالمومنین(ع) و حضرت زهرا(س)

عشق بود و جبهه بود و جنگ بود...

دو تا بچه یک غولی را همراه خودشان آورده بودند و های های می‌خندیدند. گفتم: «این کیه؟» گفتند: «عراقی!» گفتم: «چطوری اسیرش کردید.» باز می‌خندیدند! گفتند: «از شب عملیات پنهان شده بوده. تشنگی فشار آورده و با لباس بسیجی‌های خودمان آمده ایستگاه صلواتی شربت گرفته؛ بعد پول داده بود! این‌طوری لو رفت...» هنوز می‌خندیدند.

+ لینک بازنشر در سایت افسران: http://www.afsaran.ir/link/368924

ای مسافر! سفر بی‌خطر باد!...؛ ویژه‌ی هفته‌ی دفاع مقدّس

کفش‌هایش به سمتِ در چرخید؛ شاید این آخرین سفر باشد؛
هم‌سرش آب پشتِ پایش ریخت، خواست چشمان کوچه تر باشد...

.

.

.

خاکریز، آسمانِ هفتم شد؛ ماه، برداشت کوله‌بارش را؛
چکمه‌ها رو به آسمان کردند، شاید این آخرین سفر باشد...
***

+ بازنشر از آرشیو: آهنگ زیبای « لیـــلا » از علی لهراسبی

دین ما تحت لوای عَلَم عبّاس است...

هو المصوّر

یا علی! خون حسینت کِی رود از یادها؟
گو ببیند زینب این غوغای خون‌خواهِ بسیج
تا عَلَمدارش گشاید بال شاهین عَلَم
می‌دهد فرمان حسینت کاو بود شاهِ بسیج...

***

لینک بازنشر در سایت افسران: www.afsaran.ir/Link/366078