
کفشهایش به سمتِ در چرخید؛ شاید این آخرین سفر باشد؛
همسرش آب
پشتِ پایش ریخت، خواست چشمان کوچه تر باشد...
.
.
.
خاکریز، آسمانِ هفتم شد؛ ماه، برداشت کولهبارش را؛
چکمهها
رو به آسمان کردند، شاید این آخرین سفر باشد...
***
- ۱۴ نظر
- ۳۱ شهریور ۹۲ ، ۰۸:۲۱